رفتن به خونه...
سلام عسل مامان
17 روزت بود كه بابا حمزه ما رو برد يزد خونمون... آخه بابايي خيلي دلش تنگ شده بود برامون. توي راه زياد اذيت نكردي همش خواب بودي قربونت بودم. بابايي كلي از ديدنمون ذوق كرد...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
سلام عسل مامان
17 روزت بود كه بابا حمزه ما رو برد يزد خونمون... آخه بابايي خيلي دلش تنگ شده بود برامون. توي راه زياد اذيت نكردي همش خواب بودي قربونت بودم. بابايي كلي از ديدنمون ذوق كرد...